نامش که به میان میآید ذهن بار سفر میبندد، سالها را در مینوردد و تمام خاطرات شیرین زیارت و سیاحت را دوره میکند. عبادتهای زیر سقف آیینه کاری، نشستنهای لب جوی آب شیرین چشمه، آبگوشت خوریهای دسته جمعی، دویدنهای دور درختان سبز جنگلی، همه و همه خاطراتی است که دست کم از ۵۰۰ سال پیش که آرامگاه ساخته شد، با اندکی تغییر، برای نسلهای مختلف تکرار میشود و حالا خاطره مشترک بسیاری از مشهدیها شده است.
چنان که وقتی ما هم بعد از چند سال وقفه راهی «میامی» میشویم، دوباره خاطرات بچگی پیش چشممان زنده میشود. اما این بار تلاش داریم در کنار زیبایی ها، مشکلات یکی از شناخته شدهترین زیارتگاههای پیرامون مشهد را نیز روایت کنیم، تا شاید با رفع کاستی ها، خاطرات نسل آینده زیباتر ثبت شود.
وارد جاده سرخس میشویم، تنها به درازنای ۷ کیلومتر میرانیم و سپس در محل شهرک رضویه به سمت چپ تغییر مسیر میدهیم. جاده آسفالته باریکی که بارها ما را به اندازه کوهی بالا میبرد و دوباره پایین میکشاند، به امتداد ۳۸ کیلومتر تا میامی پیش پایمان پهن است. گرچه در این نیمه خلوت سال به جز راندن در مسیر بدون شانه، مشکل چندان دیگری پیش رویمان نیست، در روزهایی از سال این جاده مقابل حجم زیاد زائران به زانو درمی آید.
تا سال ۱۳۴۰ راه مشهد به زیارتگاه به سختی با ماشین طی میشد، اما از اوایل دهه پنجاه راه، ترمیم و بهسازی شد تا رنج سفر بر زائران دل مشتاق آسان شود، اما در روزهایی که حجم زائران به ۴ میلیون در سال رسیده، باید فکر دیگری برای این جاده سال خورده کرد. تا کنون تنها راه کنترل ترافیک، یک طرفه کردن جاده از ساعت ۱۰ صبح در روزهای مناسبتی ملی و مذهبی، چون سیزده بدر، ایام محرم و... بوده است.
۱۲کیلومتر که از جاده سرخس فاصله بگیرید، در میانه راه میامی، به بنایی به جا مانده از دوره تیموری (یا ابتدای صفوی) میرسید که درهایش چهارتاق به روی گردشگران باز است و شاید از همین روست که روزگار چندان خوشی ندارد. دورتادور بنا پر شده از یادگارنوشتههایی که در کنار زبالههای انباشت شده، همان ابتدای ورود توی ذوق میزند. گرچه بنا یک بار از سوی میراث فرهنگی مرمت شده، حجم زیاد آجرهای ریخته شده از سقف و دیوارها بیان کننده نیاز مجدد آن به مرمت و توجه است.
این چهارتاقی که به «چلاغی» شهرت دارد و سابق در کنار روستایی به همین نام بوده (روستا امروز متروکه شده)، بیشتر به عنوان آرامگاه شناخته میشود، هرچند که امروز سنگ قبری داخل آن نیست. بنا بر کتاب «مشرق کم فروغ» نوشته مهدی سیدی، ممکن است «این بنا از نوع چهارتاقیهای زمان سنجی باشد که در پیش از اسلام کارکرد کشاورزی داشته و برای تعیین فصول استفاده میشده است.»
اگر جاده نیمه آسفالت و خاکی کنار این چهارتاقی را ادامه دهید حدود ۱۷ کیلومتر بعد به بنایی دیگر خواهید رسید که به «پیربابا لنگر» شهرت دارد و بسیار شبیه به چلاغی است.
از چهارتاقی که بیرون میآییم و دوباره راه میامی را در پیش میگیریم دو وانت حامل پوست گوسفند پس و پیشمان قرار میگیرند. مقصد آنان کارخانه «چرمشهر» است که بویش از همین جا، قبل از روستای «قازقان» زیر دماغ میزند و وقتی با بوی ناخوشایند کارخانه پسماند که تنها ۱۰ کیلومتر با میامی فاصله دارد و با بوی گندآب جمع شده در کشف رود در میآمیزد، تحملش حتی در ماشین با شیشههای بسته هم سخت میشود.
بی شک این بوهای نامتبوع در گرمای تابستان که حجم زائران و مسافران به مراتب بیشتر است، صورت بسیار ناخوش تری دارد. امید میرود با شروع عملیات سامان دهی کشف رود و ایجاد تصفیه خانه چرم شهر این وضع در آینده بهبود یابد.
گنبد فیروزهای رنگ بزرگی که انتهای جاده میامی را آراسته، آستان مبارکی است که دست کم از سال ۹۳۷ هجری قمری نزد مردم گرامی داشته میشود. بنا بر کتاب «مشرق کم فروغ»، «چنانکه از متن کتیبه برمی آید در زمان ساخت آرامگاه، فرد مدفون در آن، برادرزاده یحیی بن زید تصور میشده نه امامزاده یحیی (ع) که در سال ۱۲۵ قمری در ولایت جوزجانان افغانستان کنونی شهید شده است. اما عامه مردم اکنون میامی را آرامگاه یحیی بن زید میپندارند. آنچه مهم است این بنا از زمان احداث تا کنون مورد احترام و زیارت اهالی مشهد و عامه مسلمانان بوده و اکنون مهمترین زیارتگاه پیرامون شهر مشهد است.»
فعال، مدیر تولیت آستان مبارک امامزاده یحیی (ع) در توضیح شخصیت والای امامزاده یحیی بن زید میگوید: «ایشان از برازندهترین فرزندان زید و نواده حضرت امام زین العابدین (ع) و نام مادرش ریطه، دختر ابوهاشم عبدالله بن محمد حنیفه بود.»
او ادامه میدهد: «امامزاده یحیی (ع) در سال ۱۰۷ هجری قمری متولد شد و علاوه بر کمالات معنوی از روحیه سلحشوری و شجاعت خاصی برخوردار بود. ایشان قرآن را از حفظ داشتند و اولین حامل صحیفه سجادیه به ایران بودند.»
فعال درباره علت شهادت امامزاده یحیی (ع) میگوید: «ایشان بعد از شهادت پدر بزرگوارشان به نینوا هجرت کردند و از آنجا به مدائن، ری و سرخس و بیهق رفته و با یاران باوفایشان در منطقهای از توس با عمال اموی درگیر شدند و لشکر آنان را منهدم و اموال آنان را به غنیمت گرفتند.
در پی انتشار این خبر، فردی به نام مسلم بن اعور با هشت هزار سوار به سوی این امامزاده آمده و جنگ سختی درگرفت که تیری به پیشانی امامزاده اصابت کرد و به شهادت رسید. افراد لشکر مسلم، سر حضرت یحیی (ع) را از بدن جدا نموده و برای حاکم آن زمان فرستادند و بدن مطهر وی را به دار آویختند که مدت چهار سال این بدن بالای دار بود.»
زیارتگاه میامی از گذشته تا کنون کم و بیش دستخوش تغییراتی شده است، زمانی به دلیل شوری خاک میامی و شیرینی آب چشمهای که در سمت شرقی آرامگاه قرار داشت، آن را شفابخش میخواندند و به همین دلیل دو استخر زنانه و مردانه در دو جانب چشمه بنا کرده بودند، اما در سال ۶۶ به علت غیربهداشتی بودن، به دستور اداره بهداشت تعطیل شد و امروز روی مظهر چشمه به طور کامل بسته شده است.
سال ۷۵ در پایین فضای زیارتگاه، گرمابهای با کمک یکی از نیکوکاران ساخته شد که هنوز هم مورد استفاده قرار میگیرد. ذبح گوسفند و طبخ آن به صورت آبگوشت و توزیع در بین زائرین و مجاورین یکی دیگر از رسوم ریشه دار این زیارتگاه است که در این باره باوری هم بین مردم جریان دارد، «چون زائران معمولا گوسفند نذر امامزاده میکردند، و گوشت آن را همانجا میپختند، ظروف مسی توسط خیرانی، وقت میامی میشد. زائران همه بر این باور بودند که اگر کسی ظروف امامزاده را بردارد، وسیله نقلیه او دچار خرابی میشود و از حرکت باز میماند.»
سال ۷۶ با توجه به افزایش شمار بازدیدکنندگان نیاز به تأسیساتی چون: زائرسرا، کشتارگاه، آشپزخانه عمومی، بازار، مجموعه تجاری و سایر امکانات رفاهی و خدماتی بیش از پیش احساس شد بنابراین با مدیریت اداره اوقاف و به همت دکتر دانش دوست طرحی سی هکتاری بر مبنای باغهای ایرانی، برای گسترش فضای سبز و سایر تأسیسات اجرا شد.
با اینکه این طرح با افق بیست ساله تهیه شده بود، سال ۸۸ به دلیل افزایش تعداد بازدیدکنندگان بیشتر از حجم پیش بینی شده، روی فضای طرح تجدیدنظر و مساحت آن به ۵۵ هکتار، افزایش یافت. مدیر تولیت زیارتگاه میامی، در گفتگو با شهرآرا، از افزایش فضای طرح این بار به مساحت ۱۰۰ هکتار خبر میدهد.
او میگوید: «طرح جامع توسعه این بقعه به وسعت ۱۰۰ هکتار تهیه و تاکنون بخش عمده آن اجرا شده است»
فعال آمار زائران در سال گذشته را بیش از ۴ میلیون میخواند و میگوید: «بیشتر حجم زائران مربوط به نیمه اول سال میشود. جمعیت تقریبی در هنگام سال تحویل و روزهای آغاز سال به ۵۰۰۰ نفر میرسد و در شش ماهه دوم سال با توجه به برودت و سرما تعداد زائران ایرانی کمتر میشود و بیشترین بخش مراجعه کنندگان را زائران عرب، افغانستانی و پاکستانی تشکیل میدهند.»
در مسیر برگشت از داخل روستای میامی برمی گردیم. ساختمانهای شلخته واری که یکی گلی، یکی آجری و یکی سیمانی در کوچههای نامنظم و غالبا پرزباله است، بیش از هرچیزی در این روستا توی ذوق میزند. از قدیم تمامی پیشرفت این روستا وابسته به مجموعه امامزاده بوده است، برق و آب آن از آستان مبارک امامزاده یحیی بن زید تأمین میشود. حتی گاز آن هم از برکت وجود مطهر امامزاده قبل از بسیاری از روستاهای اطراف، اوایل دهه ۵۰ تأمین میشود.
حالا هم حیات مردم روستا به وجود همین امامزاده بستگی دارد. چنانکه امروز به گفته فعال، «این آستان مبارک برای بیش از ۱۰۰ خانواده به صورت مستقیم و تعدادی به صورت غیرمستقیم زمینه کار و شغل فراهم نموده است.»
تابلوهای متعدد اجاره سوئیت و ویلا که مقابل بسیاری از خانهها و داخل کوچههای روستا نصب شده و قیمت آن از ۱۵ هزار تومان آغاز میشود، نیز تأیید کننده این موضوع است که معاش امروز مردم میامی نیز به امامزاده وابسته است.
به موجب وقف نامهای که در دست است، تمامی روستا و اراضی و ملک میامی از سوی عزت خانم، همسر محمدحسن خان اعتمادالسلطنه در سال ۱۳۳۸ قمری برای مصارف خیرخواهانه و انجام مراسم مذهبی و قرآن خوانی بر مزار واقف، وقف شده است؛ بنابراین حالا هم به نظر میرسد روستا و مجموعه زیارتگاه چونان دو بال باید با هم رشد کنند.
* این گزارش چهارشنبه ۲۵ دیماه ۱۳۹۸ در شماره ۳۰۲۱ روزنامه شهرآرا صفحه گردشگری چاپ شده است.